بزرگترین و بهترین گروه ایرانی دختر پسرا در یاهو

۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

رد پای تو روی برف دلم

خواب دیدم دیشب

دیدم که با مامان رفتیم کوه نور..

قبل ازینکه اینجوری بشه،هروقت می خواستم یه چیز مهم بهش بگم، یا اعترافی پیشش بکنم، می گفتم مامی بریم کوه نور؟؟

اونروز برف اومده بود، گفت سرما می خورم، گفتم بیا برای روحیه ات خوبه..پتو و اینا می بریم

وقتی رسیدیم، می خواستیم از گاردریل رد بشیم که مامان نتونست...

دنبال کسی می گشتم که کمکش کنه

یهو..روی لبه ی گاردریل سمت چپ..تورو دیدم

داد زدم....ررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

جوجه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برگشتی

گفتم بیا کمک کن،

با دو دلی بلند شدی و اومدی سمت ما...

دست مامان رو گرفتی و کمکش کردی که بیاد اون سمت..

پتو و زیر انداز پهن کردم و مامان نشست

گفتم می مونی؟

گفتی نمیدونم

گفتم اگه احساس گناه می کنی و به این دلیل می خوای بری، بمون!!

من دوست دارم که بمونی...

...

من و منی کردی، این پا و اون پا شدی...

گفتی نه،برم که با مامانت تنها باشین..

خندیدم..

گفتم،میری، چون دلت می گه بمون،عقلت می گه موندن برات خطرناکه..

تو عادت داری حرف عقلتو گوش کنی،

اما یادت باشه،همیشه کار درستی نیست!! گاهی باید بخاطر دل کسی که دوستش داری، به حرف دلت گوش کنی و اونو شاد کنی...

گفتم مامان؟؟ موهامو می بافی؟؟

گفت آره...بیا بشین

تو..رفتی...

مامان موهامو می بافت،

من..با گلوله های برفی، رد پاهای تورو پر می کردم

توی دلم اما...

رد پاها مونده بود...

مامان اشکامو پاک کرد...

گفت..

...

...

..

دلنوشته :ش -غياثي

گروه اينترنتي دختر پسرای ایرونی | بزرگترین مرکز عکس و مطلب عاشقانه و love و کلی تصویر و کلیپ عشقی از دختر و پسرای خوب ایرانی

۱ نظر: