بزرگترین و بهترین گروه ایرانی دختر پسرا در یاهو

۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

Thank You My God

من با آمدن تو، عشق را شناختم؛ و با رفتن تو آنرا فهميدم

تو آمدي و برايم عشق هديه آوردي؛ و با رفتنت درد عشق را به من هديه دادي

پروردگارا به داده ها و نداده هايت شكر

توضیحات جدی اما مختصر از این رابطه عاشقانه

واسه دوستانی که این مطالب رو میخونن باید بگم من علی هستم الان 34-5 سالمه تو 28-9 سالگی تو یکی از این چت روم های یاهو با دختری آشنا شدم بنام تکتم نمیگم که همیشه باهم بودیم اما تو زمان های خاص بصورت خیلی رویایی یاهم بودیم عاشقانه و فراموش نشدنی من یک آیدی داشتم که هنوز هم دارم و شاید تنها آیدی من باشه تو یاهو اونم اینه mstrchh@yahoo.com چون دیگه ازش استفاده نمیکنم گفتم بهر حال خیلی کم ممکنه اتفاق بیفته 2 نفر 6 سال بصورت مجازی عاشق هم باشن اما برای ما این اتفاق افتاد حالا یا یک دیونگی محض بود یا یک عمل واقعی
اما دیگه تموم شده الان این ارتباط به صورت کاملا عجیب و غریب که الان حسش نیست که بگم چطوری اما شده
حالا قرار گذاشت با خودم هر بار که دلتنگ اون روزها شدم یا حتی تنفرم به حدی رسید که خواستم با یکی درد دل کنم پناه ببرم به این وبلاگ هرچند میدونم اینم مسخره بازی هستش اما بازهم کاچی به از هیچی
اگه دوست داشتین بقیه ماجرا رو بخونین گاهی به من سر بزنین
فدای همه شماها 0 علی
راستی تا یادم نرفته اینو بگم من اولین مطلب رو از نامه خودم شروع کردم تا خودم رو به شما بشناسانم اما تا کل قضیه رو نخوندین که بعد از نوشته خواهد شد بصورت فلاش بک داوری نکنید لطفا

در جواب نامه من

تو بعد از نامه من زودی جواب دادی که جواب تو بیشتر به من ثابت کرد واست چیزی جز عروسک خیمه شب بازی نبودم البته شاید اگه یکی این نامه ها رو بخونه متوجه نشه منظورم چیه اما تو مطالب بعدی متن آخرین چت خودمونو میزارم که هرکسی خوند بفهمه چی میگم شاید درس عبرتی باشه واسه کسانی که میخوان شروع کنن یک همچین عشق آسمانی رو!!!!!!!!!!

جواب تو

يه بار ديگه حرفاي كه گفتي بخون
نمي خواستم تموم شه و بري
اما
اگر من اينقدر هيولام
و اينقدر راحت مي تو ني بگي برو ميرم
زنگ زدم كه خاموش كردي
بهت گفتم اينكارو نمي بخشم
و جبران ميكنم
چون ممكنه ناراحت شي كه با كسي باشم
اينكارو ميكنم و همه جوره ميشم
ممكنه ايگنور شده باشم اما ايميل كه ميخوني!
اما من نه ديلتت ميكنم نه ايگنور كلا ديگه نه مسنجر مييام نه ايميل ميخونم.من اين اي دي واسه خاطر تو داشتم.
راستي دنبال نويز از من نباش.كه هيچ اسپيكري تو دنيا نويز منو بهت نمي رسونه
خداحافظ باباش

بعد از 2 روز جدایی

شاید هیچ وقت راهت به اینجا نیفته که این اراجیف رو بخوانی اما از امروز 4/10/89 شاید دلت تنگیامو یا چه میدونم حتی نفرت خودمو نسبت به تو اینجا بنویسم حتی این 2 نامه آخری که بین ما ردو بدل شد. شاید چند وقت دیگه یادی از تو نمونده باشه واسم اون وقت اگه به هو مسیرم بیفته به اینجا لااقل به خودم میفهمونه یه روزی چقدر ابله بودم
خوب شد یادم افتاد احتمالا تو این 2 روز به اونی که گفتی تو نامه آخر رسیدی و الان دارین باهم کلی عشق و حال میکنین اما من اصلا دل و دماغ این حرفا رو هنوز ندارم و شاید هم دیگه هیچ وقت نداشته باشم اما تو ماشااله اند این حرفا هستی و به دلایلی که شاید تو مطالب بعدی گفتم شاید هم هیچ وقت نگفتم به یه دست میتونستی چند تا هندونه برداری اما حیف ، حیف از اون روزایی که فکر میکردم فقط مال منی حیف از اون همه حسی که بهت داشتم و حیف از ..........